توصیه های عاشقی...

میگن تو عشق و عاشقی فقط دله  که میشکنه                         

با اشکاتون خیسش کنین

نذارین این دل بشکنه.

 با هم دیگه حرف بزنین                                                                  

مشکلارو حل بکنین

ارزششون خیلی کمه

عشق رو به اون سر بکنین.

تو چشم هم نگاه کنین

دستِ همو سفت بگیرین.

ببین که عشق چه می کنه

از این به بعد مال ِ همین.

نه غم میاد سراغتون

نه دل هم رو  میشکنین.

به هم بگید دوست دارم

ولی به هم دروغ نگین.

ثانیه ها همش طلاست

از صبح تا شب حرف بزنین

نترسید از این که بگن:

چقدر با هم حرف می زنین...

به همدیگه شک نکنین

خیلی خیلی خیلی بده

ممکنه حتی یک روزه

هر چی دارین به باد بده.

خلاصه این حرفهای ماست

"توصیه های عاشقی"

اگر که گوش کردی به اون

بدون همیشه عاشقی...

یه دریا اشک...

چطور میشه که آدما یه دریا اشک راه میندازن؟!

یه پارو دست می گیرن و با اون به ساحل می رسن.

ساحل اون دل کیه؟؟

بارونا از کجا میاد؟؟

مگه میشه تو عاشقی شب تا سحر بارون بیاد؟؟!!!

عشق من و تو...

 

با هر بار که از دور نگاهم کردی / من رو تو نگاهِ خود شکارم کردی

هر بار گرفتی دستم و گفتی : /  با گرمای دستت منو عاشق کردی

چند سال گذشت و تو فقط یک بار / عشق منو توی قلب خود , حس کردی

دیروز که یادی کردیم از روزهای خوب / گفتی تو به من:عشق رو تو ثابت کردی

تو قهر و تو آشتی , توی رویای خودت / بغلم کردی و تا صبح نگاهم کردی

بکنیم یادی از اون شب های سرد / که بی خوابی ِ اشک تا صبح بیدارم کرد

هر اشکی که می ریخت از دوری تو / قطره ای بود از دریای عشق من و تو

برگشتی و عشقمون به هم ثابت شد / تینا از تنهایی ها فارغ شد

عشق ِ من برگشت از یک راه دور / و تا امروز نشد از من دور ِ دور

تا همین امروز هست کنار من / ندارم غمی تا هست کنار من

حالا از دور بهش میگم که تو / منو از عاشق بودن عاشق ترم کردی

                          از پیشم نرو....

 

دیشب ساعت 12:30 خوابم نمی برد و یهههو طبع شعرم گل کرد و این رو گفتم ...خیلی قافیه دار در نیومد ولی بالاخره یه جورایی جور شد.