عشق من و تو...

 

با هر بار که از دور نگاهم کردی / من رو تو نگاهِ خود شکارم کردی

هر بار گرفتی دستم و گفتی : /  با گرمای دستت منو عاشق کردی

چند سال گذشت و تو فقط یک بار / عشق منو توی قلب خود , حس کردی

دیروز که یادی کردیم از روزهای خوب / گفتی تو به من:عشق رو تو ثابت کردی

تو قهر و تو آشتی , توی رویای خودت / بغلم کردی و تا صبح نگاهم کردی

بکنیم یادی از اون شب های سرد / که بی خوابی ِ اشک تا صبح بیدارم کرد

هر اشکی که می ریخت از دوری تو / قطره ای بود از دریای عشق من و تو

برگشتی و عشقمون به هم ثابت شد / تینا از تنهایی ها فارغ شد

عشق ِ من برگشت از یک راه دور / و تا امروز نشد از من دور ِ دور

تا همین امروز هست کنار من / ندارم غمی تا هست کنار من

حالا از دور بهش میگم که تو / منو از عاشق بودن عاشق ترم کردی

                          از پیشم نرو....

 

دیشب ساعت 12:30 خوابم نمی برد و یهههو طبع شعرم گل کرد و این رو گفتم ...خیلی قافیه دار در نیومد ولی بالاخره یه جورایی جور شد.

نظرات 12 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 20:40 http://corbis.blogsky.com

صلام.!

عجب طبع شعری!

سورنا پریزاد دوشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 20:48 http://parsright.blogsky.com

سلام .
تینا خانم به نظر شما باید سعی کنیم نغمه ای باشیم که به یاد سپرده شویم؟
اگر چنین است چگونه و گر نه چرا مطلع بلاگ تان این چنین آغاز می شود ؟

آبی ترین... دوشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 23:21

این چند بیتی که گفتی به زیبایی خلاصه ای از چهل ماه با هم بودنمون رو نشون می ده...

حسام سه‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:37 http://hessamm.blogsky.com

به به... می بینم که شاعر هم شدی و اشعار نغز می سرایی!

محسن سه‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 15:08

یک ساعت مچی ۴ میلیونی،یک آباژور ۴۰۰هزار تومانی و یک دست مبل ۱۰۸ هزار تومانی تقدیم میگردد(اگر قول بدهید دیگر شعر نخواهید گفت)!!!

خیلی به دردسر میفتین .ولی چشم , حالا که خیلی اصرار می کنید قول میدم...پس لطفا شما که دارید زحمت می کشید اون مبل تکه رو هم بفرستید...ولی خداییش این قدرم بد نبود !!! بود؟؟؟؟

رضا سه‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 23:59 http://www.reza8mile.blogsky.com

سلام تینا خانوم ... میگم شما خصوصیات متولدین سالها رو نوشتید اما نگفتید چطوری بفهمیم سالی که بدنیا اومدیم سال چی بوده؟! من سال ۶۱ !!! فکر کنم سال سگ بوده درست میگم ؟( راستی بابت لینک ممنون

۵ بهمن ۱۳۶۰ تا ۲۳ بهمن ۱۳۶۱ سال سگه..درضمن سال ها رو هم اضافه کردم..

محسن مهدی بهشت چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:49 http://filmamoon.blogsky.com/

ایزابل آلنده شرح نویسنده شدنش را اینگونه میگوید: اولین استادی که میخاست نویسندگی به ما بیاموزد گفت یک داستان بد بنویسید. اگر سعی کنید که خوب بنویسید نمره کمتری میگیرید. و ما هم شروع به نوشتن کردیم.
من کاری به قافیه و این چیزا ندارم. ولی اینکه آدم سعی کنه که اونچه که میخاد بنویسه حس خوبیه. نوشتن با تمرین درست میشه. بی قضاوتی در مورد آنچه که نوشتی امیدوارم که بازم بنویسی. بیخیال کامنت های ما. حتمن هم موفق خاهی شد. شک نکن. پس بنویس. منتظر اینکه یک شب بیخابی به سرت بزنه و اون وقت بنویسی هم نباش.

محسن پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:57


نانوا هم جوش شیرین میزند
بیچاره فرهاد!!

رضا جمعه 4 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 17:58 http://www.reza8mile.blogsky.com

سلام....خیلی ممنون از خودم به خاطر انتقاد سازنده و خیلی ممنون از شما به خاطر اضافه کردن سالها،جواب و لینک .... اگر میشود خصوصیات سال سگ رو هم بنویسید خیلی وقت پیش خوندمش اما الان درست یادم نمیاد فقط یادمه خیلیاش درست بود...خیلی ممنون بای

بهاره شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 20:14

بابا ایول.خانوم گل کاشتی .باریکلا هنرمند.خوشم میاد از هر انگشتت یه هنر میباره

رضا شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 23:57 http://www.reza8mile.blogsky.com

سلام مجدد ... تیر ۱۳۶۶ جزو چه سالیه؟ ممنون

سال خرگوش. لطفا نظرتون رو توی قسمت خودش بنویسید.

سکوت شبانه سه‌شنبه 8 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 13:25 http://sokot-e-shabane.blogsky.com/

[ web | email ] بهاره


بابا ایول.خانوم گل کاشتی .باریکلا هنرمند.خوشم میاد از هر انگشتت یه هنر میباره
------------------------------------------------------------------
فقط خواستم بگم ابداع شعر های ... هیچ ربطی به هنر انگشت ریز نداره

منظور شعر نبود ...درضمن شعر گفتن خودش یه هنره....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد