امروز بعد از مدت ها موفق شدیم که تهران رو از ارتفاع سیصد متری تماشا کنیم...
نزدیک ظهر بود که با شماره ی ۸۵۸۵ تماس گرفتیم و برای ساعت ۵:۳۰ عصر بلیط رزرو کردیم. (پنجشنبه و جمعه و روزهای تعطیل بهتره که از قبل بلیطتون رو رزرو کنید و ساعتی رو برای بازدید انتخاب کنید که نزدیک به غروب خورشید باشه تا علاوه بر غروب و چراغ های شهر، تهران رو در روز هم تماشا کنید)
ساعت ۵ اونجا بودیم ونیم ساعتی رو که فرصت داشتیم عکس های قسمت گالری رو تماشا کردیم.
راس ساعت ۵:۳۰ راهنماها امدند و افرادی که اونجا بودند رو به گروههای بیست نفره تقسیم کردن.همگی سوار آسانسور شدیم و در زمانی خیلی کمتر از چیزی که فکرش رو می کردیم به طبقات بالایی برج رسیدیم!!!!!
محوطه ی بالای برج حسابی سرد بود و ما به لطف دوستانی که قبل از ما رفته بودن ژاکت و تجهیزات دیگه رو برده بودیم...(ژاکت و دوربین که از واجباته ولی پیشنهاد می کنم اگر تلسکوپ و یا چیزی شیبه به اون رو هم دارید با خودتون ببرین.)
یک ساعتی رو بالای برج بودیم ...عکس گرفتیم, تهران بزرگ رو تماشا کردیم ومیشه گفت این یکی از بهترین تجربه های این اواخر ما بود...
بالاخره ساعت ۶:۳۰ اومدیم پایین و بعد از کمی قدم زدن در محوطه ی ورودی برج از همون قسمتی که وارد پارکینگ شده بودیم خارج شدیم...
بازگشت قهرمانانه شما را به عرصه وبلاگ نویسی تبریک عرض می نماییم.
آه تینا!! این تویی؟ هویجوری امدم اینجا. تو به آغوش بلاگ اسکای بازگشتی؟ خیلی کار خوبی کردی. من کامنتامو برای متنی شبیه این توی وبلاگ حسام گذاشتم. این جا من یک بچچه مودف و اینام. یعنی هیچ کس اینجا از من ادف نمی آموزد.
خودم هم باورم نمیشه!!!
ما منتظر یکی دیگه هستیم.
پس چی شد؟ باقیش؟
تا اون جایی نوشتی که از همون قسمتی که وارد پارکینگ شده بودید خارج شدید. خب بعدش؟
و اما بعدش...جای شما خالی رفتیم فرحزاد اول چای و قلیان گرفتیم و بعد هم شام کباب کوبیده همراه با نان داغ و ... خوردیم.
ما منتظر پست بعدی هستیم، هیچ جا نمی ریم همینجا هستیم!
تشریف داشته باشی من الان میام خدمتتون...