امشب یه احساس عجیب
بهم میگه عاشق شدم
اشک تو چشام حلقه زده
خیلی ...رو دوست دارم
نگاه اون به چشم ِ من
خیلی عمیق و بی ریاست
دستای اون تو دست من
آرامشی بی انتهاست.
الان سه سالی میگذره
از عشق ِ رویایی ما
چه ماجراهایی بوده
تو دنیای عجیب ما.
نه بحثی و نه دعوایی
قهر رو تو خوابم ندیدیم
به جز دوری و فاصله
غمی تو دنیا ندیدیم.
عشق به دل ِ پاک ِ...
تعهدی تو قلب من
تعبیر فال ِ دلمه
عاشق و دیوونش منم
تا دنیا دنیاست رو زمین
اون رو به هیچ کس نمیدم.
قشنگ ترین رویای من:
دوست دارم , دوست دارم , دوست دارم...
سلام خوبی ... میبینم که عاشق شدی ... پس ادامه بدی به عشقت خوبه !!!
سلام
ضمن عرض تبریک در مورد عشق پاک شما
درباره شعر همان نظرات قبلی را دارم
یا علی
موفق باشید
من بر خلاف مولانان معتقدم که فعلن باید هی شعر بگی. باقیش یواش یواش درست میشه. فعلن با همین جوری که داری مینویسی خودت چه بخای چه نخای دایره احاطه ات رو به لغات بیشتر میکنی و در نتیچه به اصطلاح کم نمیاری
همین طوری ادامه بده.
سلام تینا جان. خوبی دوست من؟
بهت تبریک می گم جهت شعر زیبا و نابت.
آفرین خداییش خیلی قشنگ بود. واقعا خسته نباشی.
موفق باشی گلم
تو آخرش منو با این کارات می کشی!
سلام
خانم مهدوی رفتی کهبه ما بچه ها سری بزنید و دستون درد نکنه وبلاگ مارا جز لینکتون کردین و امادر مورد این عکس جوابی ندارم اما خاطره زیاد دارم اونم خاطرات دانشجویی که به بدی گذشت . در آخر شما را به وبلاگ شخصی خودم دعوت می کنم به این آدرس :
عشق گمشده
www.mor64.blogfa.com
خیلی قشنگه تینا. ادامه بدی مریم حیدرزاده ای، چیزی می شی!
قصه العشق لاانفصام لها....
مث همیشه قشنگ بود تینا جان
وای خدا مرگم..... عاشق شدی؟
مگه بده؟؟؟!!!
مثل همیشه فوق العاده ای.بی نظیر...
سلام دوست خوب شاعرم. خوبی؟
ممنونم از اینکه به من سسر میزنی
موفق باشی شاعر عزیز
حکایتی واقعی از آثار هدیه:
مردی دختر سه سالهای داشت. روزی مرد به خانه آمد و دید که دخترش گرانترین کاغذ زرورق کتابخانه او را برای آرایش یک جعبه کودکانه هدر داده است. مرد دخترش را به خاطر اینکه کاغذ زرورق گرانبهایش را به هدر داده است تنبیه کرد و دخترک آن شب را با گریه به بستر رفت وخوابید.
روز بعد مرد وقتی از خواب بیدار شد دید دخترش بالای سرش نشسته است و آن جعبه زرورق شده را به سمت او دراز کرده است. مرد تازه متوجه شد که آن روز، روز تولدش است و دخترش زرورقها را برای هدیه تولدش مصرف کرده است. او با شرمندگی دخترش را بوسید و جعبه را از او گرفت و در جعبه را باز کرد اما با کمال تعجب دید که جعبه خالی است مرد بار دیگر عصبانی شد به دخترش گفت که جعبه خالی هدیه نیست و باید چیزی درون آن قرار داد.
اما دخترک با تعجب به پدر خیره شد و به او گفت که نزدیک به هزار بوسه در داخل جعبه قرار داده است تا هر وقت دلتنگ شد با باز کردن جعبه یکی از این بوسهها را مصرف کند.
میگویند پدر آن جعبه را همیشه همراه خود داشت و هر روز که دلش میگرفت، درب آن جعبه را باز میکرد و به طرز عجیبی آرام می شد.
هدیه، کار خود را کرده بود.
سلام
صاحبدلان
این سایت مجموعه گرد آوری اشعار عارفانه و عاشقانه شعرای قدیم وجدید است
واین بار با توجه به ایام مذهبی رمضان :
1." پرواز علی " به قلم خودم
2. رابطه خواب آیت الله مرعشی نجفی با شعر شهریار
3." علی ای همای رحمت " شهریار
4. "از علی آموز اخلاص عمل" مولوی
فردا با "مجنون دل افکار " و " مجنون جگر خون"بروزم.
منتظر حضور سبز ونظرتان هستیم
دکتر مجتبی کرباسچی
سلام
وزن رو خیلی خوب کار کردی. حرف دل رو هم شفاف گفتی. ولی اگه جسارت نباشه قافیه یه خورده باید کار شه. قبول داری؟
در نظر قبلی گفتم عاشق واقعی خداست اگه عاشقی به این شعر اقتدا کن :
دوست داشتن همیشه گفتن نیست
گاه سکوت است گاه نگاه
آدم وقتی عاشق باشه حتی اگه قبلا آدمه بد و جنایتکاری باشه به یک آدمه پاک و بی ریا می شه پس شما عاشق نیستید زیرا احترام به آنهایی برای شما وقت می زارند نمی گذارید یا با من اینجور هستید
عاشق کیست ؟
خدا
خداوند عشق را آفرید چون خود عاشق واقعی خودش است
---------------------صحبت های آخر من با شما----------------
من همیشه سعی می کنم به وبلاگ های سالم سر بزنم نظراتم بدم تا باعث دلگرمی آنها باشد به وبلاگ شما هر وقت وقت داشتم سر زدم ولی شما .........
---------------------آرزوی موفقیت شما--------------------------
به امید موفقیت شما و همه جوانان ایرانی و امیدوارم اگه قسمت باشه به عشق تان برسید
خداحافظ . برای همیشه خداحافظ . این آخرین بار است که به شما سر می زنم مطمئن باش
-----------------------هدیه من به شما-------------------------
.~~~~~~~~~~$$$$$$
~~~~~~~~~.$$$**$$
~~~~~~~~~$$$"~~'$$
~~~~~~~~$$$"~~~~$$
~~~~~~~~$$$~~~~.$$
~~~~~~~~$$~~~~..$$
~~~~~~~~$$~~~~.$$$
~~~~~~~~$$~~~$$$$
~~~~~~~~~$$$$$$$$
~~~~~~~~~$$$$$$$
~~~~~~~.$$$$$$*
~~~~~~$$$$$$$"
~~~~.$$$$$$$....
~~~$$$$$$"`$
~~$$$$$*~~~$$
~$$$$$~~~~~$$.$..
$$$$$~~~~$$$$$$$$$$.
$$$~~~~$$$*~'$~~$*$$$$
$$$~~~'$$"~~~$$~~~$$$$
3$$~~~~$$~~~~$$~~~~$$$
~$$$~~~$$$~~~'$~~~~$$$
~'*$$~~~~$$$~~$$~~:$$
~~~$$$$~~~~~~~$$~$$"
~~~~~$$*$$$$$$$$$"
~~~~~~~~~~````~$$
~~~~~~~~~~~~~~~'$
~~~~~~~~..~~~~~~$$
~~~~~~$$$$$$~~~~$$
~~~~~$$$$$$$$~~~$$
~~~~~$$$$$$$$~~~$$
~~~~~~$$$$$"~~.$$
~~~~~~~"*$$$$$
سلام
امیدوارم از صراحت لهجه من دلخور نشی
اما این متنی که شما نوشتی بیشتر در جایگاه بیان خاطرات میگنجه تا در غالب شعر و یا حتی متن ادبی چون بجز دارا بودن مقداری ضرب آهنگ هیچ خصوصیت شعری رو در اون نمیشه پیدا کرد و حتی از یک عبارت شاعرانه هم بر خوردار نبود
سلام تینا خانم
از کتابامون اومدم اینجا بیشتر همدیگه رو بشناسیم.
می بینم که خیلی جوونی. خیلی خوبه که حرفاتو می نویسی .
در برخورد افکار است که رشد می کنی. من ۱۴ ۱۵ سالم بود زیر بالشم کتاب شعر فروغ بود. جلد کتاب نیم چون خیلی شق و رق بود می ذاشتم روی میز کنار تختم. من هم شعر رو خیلی دوست داشتم. سن تو بودم هوای تازه شاملو رو از خودم جدا نمی کردم.
هنوز هم میگم شعر در گفتن همه چیز به صورت کوتاه و زیبا اثری شگفت انگیز دارد.
.
تو پستای گذشته ت نگاه کردم رفتم سراغ ابیانه ُاونجا حتما پیش سهراب هم رفتی.
شاد و تندرست باشی
منم عاشقم .بیشتر از هر کسی.مطمئن باش.به من سر بزن.اگه بشه اسمه نوشته هامو گذاشت شعر .منم شعر میگم. توی لینک دوستات منم بذار به همه هم آدرسه وبلاگمو بده.مرسی
شعرت عالیه وباید بگم تو این کارها یکی ازمهمترین نکات داشتن اعتماد به نفس بالاست که تو داری. چون معمولآ یه عده که البته تعدادشون هم کم نیست دوست دارن پارازیت منفی باشند و دائمآ طرفشون رو بکوبند ولی اهمیت نداره و تو باید محکم به کارت ادامه بدی . در ضمن از اینکه این آدمهای عجیب و غریب دیگه نمیان تو وبلاگت خوشحالم.